آیا واقعاً طلسم حقیقت دارد؟ چگونه میشود آن را باطل کرد؟ به چه کسانی باید رجوع کرد؟
ا
البته که طلسم، سحر یا همان جادو وجود دارد. کلام وحی (آیات قرآن کریم) مستقیم به وجود این رفتارها تصریح دارد، منتهی باید به دو نکتهی بسیار مهم توجه شود:
نکته اول: در این عالم هیچ اتفاقی نمیافتد که «غیر علمی» و خارج از قوانین علیّت باشد، حتی معجزات انبیا علیهمالسلام. چرا که عالم تجلی علم و حکمت الهی است. سحر و جادو نیز خارج از اصول، چارچوب و قوانین علمی نیستند.
گاهی علمی برای عموم قابل دسترسی و فراگیری است و گاهی شواهد و علایم آن علم مشهود نیست و فراگیری آن به غیر از علوم مقدماتی و حصولی، تمرینها و مهارتهای خاصی میخواهد؛ لذا چون کسب آن برای همه میسر نیست، به آن «علم غریبه» میگویند، مانند: کهانت، سیمیا، کیمیا، لیمیا، هیمیا ... و از جمله انواع سحر و جادو.
گاهی ساحرها یا رمالها، علمی ندارند و کار خاصی نمیکنند و از علوم غریبهای نیز برخوردار نیستند، بلکه فقط از عوامی و خرافهگرایی و زودباوری و تسلیم مردم سوء استفاده میکنند. در زمان حضرت عیسی علیهالسلام، انواع بیماریهای مسری و مهلک زیاد شده بود، لذا پزشکان ادعای اولوهیت میکردند.
نکته دوم: این که هر چند سحر و جادو و طلسم وجود دارد، اما هر گرفتاری یا گرهای دلیل نمیشود که منشأیی چون سحر یا طلسم داشته باشد. معمولاً بسیاری از مردم به سه دلیل گمان میکنند که لابد طلسم شدهاند: اول این که بسیار از خود راضی و ممنون هستند و هیچ گمان نمیکنند که شاید برنامهریزی غلط، برخورد خطا، سادهاندیشی، باورها و رفتارهای ناصحیح سبب بروز مشکل شده است و خلاصه علل برای پدید آمدن معلول فراهم نشدهاند – دوم این که گروهی نه تنها از خود راضی، بلکه عوام نیز هستند و خیلی زود اسیر خرافه میشوند – و سوم این که گروهی تنبل نیز هستند. میگویند: لابد مشکل من معلول چند جملهای است که کسی علیه من خوانده یا نوشته است! لذا برای رفع مشکلات و گرهها به دنبال چند جمله متقابل میگردند. دوست دارند مشکلاتشان با یک وِرد خواندن و فوت کردن حل شود و مستلزم تعقل، تفکر و کار نباشد. بالاخره یک کاغذی به همراه داشتن، یک وردی را شبی صد بار خواندن و ...، بسیار راحتتر از تفکر و عمل صالح است.
این معضل در قشر دختر خانمها، به ویژه در رابطه با ازدواج بسیار بیشتر دیده میشود. میگویند: چون قیافه و هیکل دارم، خانوادهی خوبی هم ندارم، اما خواستگار ندارم، یا هر کس میآید دیگر بر نمیگردد، پس حتماً و قطعاً طلسم شدهام!
هر کسی گمان میکند که اگر خواستگار مناسبی ندارد و یا دارد، اما کارش به ازدواج ختم نمیشود، لابد سحر شده است! و هیچ نمیاندیشد که با توجه به بالا رفتن سن ازدواج، آیا بیش از هفتاد درصد دختران این جامعه سحر شدهاند؟! یا اگر نزدیک به نیمی از ازدواجها به طلاق میانجامد، از سحر است؟!
سحر و جادو در سیاست:
کاربرد سحر و جادو در سیاست و حکومت نیز بسیار بوده و هم چنان هست. فرعون به اطرافیان خود گفت: این موسی و برادرش هارون (علیهمالسلام)، میخواهند شما را با «سحر» از سرزمین خود بیرون کنند «یُرِیدُ أَن یُخْرِجَکُم مِّنْ أَرْضِکُم بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ - مىخواهد با سحر خود شما را از سرزمینتان بیرون کند اکنون چه راى مىدهید (الشعراء، 35)»؛ و سپس نیز برای غلبه بر آنها، ساحران را جمع کرد و مردم هم گفت شما نیز بیایید، تا با تشویق و همراهی شما، ساحران خودمان به غلبه برسند:
«فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِیقَاتِ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ * فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِیقَاتِ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ * لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِن کَانُوا هُمُ الْغَالِبِین ...» (الشعراء، 38 به بعد)
ترجمه: پس ساحران براى موعد روزى معلوم گردآورى شدند * و به توده مردم گفته شد آیا شما هم جمع خواهید شد * بدین امید که اگر ساحران غالب شدند از آنان پیروى کنیم.
*- امروزه نیز همینطور است. اساس کار فراماسون و شیطانپرستی، بر همان سحر و جادو استوار شده است و ما شاهدیم که با چه باور متعصبانهای، علایم ماسونی را در لوگوی هر بانک، شرکت یا صنعت مهمی و حتی روی دلار به کار میبرند، تا آن سحر در غلبهی این سیاست یا محصول مؤثر افتد.
سحر و جادو در روابط خانوادگی:
خداوند متعال در قرآن کریم تصریح دارد که عدهای از دیوان (جنیّان) برخی از علوم غریبه را به انسانهای کافر، مشرک، شیطانپرست و ... یاد دادند تا فتنه کنند. متقابلاً فرشتگان نیز برخی از این علوم را به انسانهای مؤمن یاد دادند، تا با این علم با آنها مقابله کنند، اما شرط کردند که در غیر جای خودش استفاده نکنند، منتهی برخی آنها در ایجاد اختلافات خانوادگی، به ویژه بین همسران به کار بردند:
«وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ» (البقره، 102)
ترجمه: و آنچه را که شیطان[صفت]ها در سلطنتسلیمان خوانده [و درس گرفته] بودند پیروى کردند و سلیمان کفر نورزید لیکن آن شیطان[صفت]ها به کفر گراییدند که به مردم سحر مىآموختند و [نیز از] آنچه بر آن دو فرشته هاروت و ماروت در بابل فرو فرستاده شده بود [پیروى کردند] با اینکه آن دو [فرشته] هیچ کس را تعلیم [سحر] نمىکردند مگر آنکه [قبلا به او] مىگفتند ما [وسیله] آزمایشى [براى شما] هستیم پس زنهار کافر نشوى و[لى] آنها از آن دو [فرشته] چیزهایى مىآموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند هر چند بدون فرمان خدا نمىتوانستند به وسیله آن به احدى زیان برسانند و [خلاصه] چیزى مىآموختند که برایشان زیان داشت و سودى بدیشان نمىرسانید و قطعا [یهودیان] دریافته بودند که هر کس خریدار این [متاع] باشد در آخرت بهرهاى ندارد وه که چه بد بود آنچه به جان خریدنداگر مىدانستند.
جادوگر، رمال و اهل طلسم، موفق نمیشوند:
در همین آیهفوق تصریح شده است که آموزش و به کارگیری سحر، چیزی ضرر ندارد «وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ» و هم چنین تصریح دارد که «ساحر» هر جا برود، به فلاح نمیرسد. یعنی از هر راهی که وارد شود، نمیتواند پیروز و موفق شود «وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتی (طه، 69)».
پس اثر کار، پیروزی و موفقیت ساحر، جادوگر، اهل طلسم و ...، فقط بستگی به عوامی و تسلیم طرف سحر قرار دارد و در آخر و جمعبندی نیز جز شکست و فلاکت چیزی حاصل نمیشود.
چگونگی ابطال سحر:
اگر فرمود دنبال آن نروید و موفقیتی ندارد، فقط برای ساحر و رمال نیست، بلکه هر کس با توجیه ابطال سحر، به دنبال سحر یا سحرباز برود نیز نتیجه نمیگیرد. این روش جز ضرر نتیجهای ندارد. بسیار دیده شده که فرد دچار مشکلی شده و دیگری به او گفته که لابد سحر یا طلسمی علیه تو وجود دارد و کسی را به او معرفی کردهاند ...، اما وی پس از رجوع، تازه به دام سحر یا طلسم این رمال افتاد و قبل از آن چنین مشکلی نداشت.
پس نیاز نیست که انسان اگر گمان دارد که هدف سحر، طلسم و وردهایی که متأسفانه نام «دعا» بر آن گذاشتهاند، به سراغ اشخاصی چون سحربازها، رمالها یا مثلاً دعانویسها برود.
مخاطب «دعا» خداوند متعال است – مستجاب کننده دعا نیز خداوند متعال است و او نه تنها به این راهها توصیه ننموده، بلکه به شدت منع نموده و پرهیز داده است و خود نیز محکوم و مقهور این بازیها نمیشود.
دست یک مسلمان، برای مقابله با طلسم یا هر کار شیطانی دیگری پر است. فرمود:
«إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُون * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِینَ هُم بِهِ مُشْرِکُونَ» (النحل، 99 و 100)
ترجمه: چرا که او را بر کسانى که ایمان آوردهاند و بر پروردگارشان توکل مىکنند تسلطى نیست * تسلط او فقط بر کسانى است که وى را به سرپرستى برمىگیرند و بر کسانى که آنها به او [=خدا] شرک مىورزند».
از همین دو آیه کریمه میآموزیم که «ایمان و توکل»، بهترین و قویترین و مطمئنترین سپر و محافظ برای جلوگیری از تأثیر هر رفتار و وسوسه شیطانی، از جمله سحر است و میآموزیم که نپذیرفتن ولایت شیطانی، یعنی سرپرستی شیطانی، چه در اعتقاد و چه در عمل، خود مؤثرترین پادزهر و خنثی کننده سحر است.
نماز اول وقت – اذان دادن با صدا (نه در دل یا زیر لب) – خواندن دو سوره «الفلق و الناس»، خواندن آیةالکرسی، به بازو بستن حرز امام جواد علیهالسلام، خواندن دعای سیفی صغیر، صدقه و ...، همه جلوی تأثیرات سوء سحر، جادو، طلسم و اوراد شیطانی را میگیرد و البته اگر احیاناً کسی نوشتهای، بستهی طلسمی یا ... پیدا کرد، نترسد و از دامن سحر به سحرباز و رمال پناه نبرد، بلکه به ایمان و توکل کامل، آن را بردار و در آب روان بیاندازد.
پایان.