انتظار فرج به معنای امید به آینده ای روشن و تحقق ارزش ها و خوبی هاست. چنین نگاهی به شور و نشاط و حرکت می دهد؛ به گونه ای که هم برای اصلاح خود اقدام می کند و هم محیط پرامون خود را تحت تأثیر قرار می دهد.
انتظار فرج به معنای امید به آینده ای روشن و تحقق ارزش ها و خوبی هاست. چنین نگاهی به شور و نشاط و حرکت می دهد؛ به گونه ای که هم برای اصلاح خود اقدام می کند و هم محیط پرامون خود را تحت تأثیر قرار می دهد.
صدای زمزمه های حضور رادر میان بغض های هر شبم می شنوم.
ولی تمام جعه های خوب من تهی زآمدنت.
غروب شد،سحر برفت،سکوت آمد و برفت ونم نم سپید اشک روی گونه ام روان،
آمد وبرفت تو باز هم نیامدی .
شاید بتوان مفهوم «انتظار» را کلانترین و البته پرچالشترین مفهوم تاریخ ادیان خواند، مفهومی هرمکانی و هرزمانی که بیش از هر واژه دیگری در هاله ابهام و خرافه فرو رفته است. تاریخ انتظار دو پهنا دارد یکی تلاشی جانانه برای ترسیم خوبیها و گشایش راهی به رهایی است و دیگری سعییی میان دروغ و خرافه است تا راهی به منافع شخصی و گروهی برگشاید. عصر انتظار، عرصه جدال بین خرافه و حقیقت ناب است.