بررسی جامعه شناختی آسیب های سیاسی اجتماعی فرهنگ انتظار
چکیده
در عصر حاضر، انتظار و اعتقاد به مهدویت، تنها وسیله رسیدن به رستگاری ابدی است و به دلیل نقش و تاثیرش بر حیات بشری، عده ای برای رسیدن به اهداف نفسانی و پلید خود، در پی تحریف و تخریب آن برآمده اند. قدرتهای استکباری نیز برای تسلط بر منابع مسلمین به این امر دامن زده اند.
این مقاله سعی دارد پس از بررسی مفهوم انتظار و انواع آن، به بررسی و شناسایی انواع آسیب های اجتماعی سیاسی فرهنگ انتظار بپردازد و در این زمینه از نظریه جامعه شناختی مرتن برای شناسایی مهمترین کارکردهای آشکار وپنهان انتظار و انواع گروههای اجتماعی در عمل به هنجارهای اسلامی استفاده می کند زیرا بر اساس منابع دینی، رعایت احکام و حدود الهی (تکالیف شرعی)و خودسازی می تواند به فراهم شدن شرایط ظهور کمک کند.
مقدمه
اعتقاد به وجود منجی ریشه در فطرت آدمی دارد و مسئله رهاییبخشی انسان از یوغ بردگی و ظلم، اختصاص به دین و آیین خاصی ندارد و در همه ادیان الهی و غیر الهی به نوعی مطرح شده است. انتظار زیباترین و کاملترین جلوه بندگی خداوند است. بدین جهت بهترین اعمال، و با فضلیتترین عبادات شمرده شده است. (خادمی شیرازی، 219:1365)
گسترة اعتقاد به منجی موعود در دین اسلام و به خصوص در مکتب تشیع یکی از مسایل حیاتی و بنیادی میباشد و به عنوان غایت و نهایت زندگی بشر از اهمیت ویژهای برخوردار است، بطوریکه نقش آن در حیات و سرنوشت او چنان تأثیرگذار و انکارناپذیر است که به تمام اهداف و آرمانهای او سمت و سو میدهد. به همین دلیل، این موضوع همواره با افکار و ایدههای مختلف اختلاط یافته و بعضاً به بیراهه کشیده شده است. عاملانی که خواسته اند غایت بشر را موافق میل خود برنامهریزی کرده یا خود - و یا ایده خود- را عامل نجات معرفی کنند، هر کدام آفات و مضرراتی را وارد این بحث کرده و شناسایی مهدویت حقیقی را برای عامه دشوار نمودهاند. چنین آفات و مضرراتی، خواسته یا ناخواسته- برخی از جامعه اسلامی و برخی از بیرون و توسط دشمنان اسلام- شناخت چهره و نمای مهدویت حقیقی را تیره و تار کرده است.
لذا کوتاهی در شناسایی آنها سبب میشود که این امر مهم به دست افرادی ناشایست بیافتد و مسئله مهدویت بازیچه دست فرصتطلبانی گردد که با ادعای مهدویت می خواهند به هر وسیله ممکن به اهداف شخصی خود یا اهداف استعماری دست یابند. این امر از همان قرن اول هجری آغاز شد و در دوره خلافت عباسیان به اوج خود رسید و در جوامع اسلامی تأثیرات بسیار بدی را از لحاظ عقیدتی، تربیتی، اجتماعی و سیاسی بر جای گذاشت.
در قرآن کریم در مورد آیندة جهان و حوادث آخرالزمان و استیلای حکومت صالحان آیاتی فراوان بیان شده است، که روایات بیشماری از ائمه اطهار(ع)تأویل آنها را به وجود حضرت ولی عصر(عج) تصریح فرمودهاند. به طور مثال، مصداق این آیه «یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ»[1]، بنا به فرمایش امام باقر(ع) به یاران حضرت قائم(عج) تأویل شده است. امام زمان(عج) با ظهور خویش به طغیان مستکبران پایان داده و عدالت را در سرتاسر هستی گسترش خواهند داد. به همین جهت استکبار، در پی تحریف و تخریب سیمای مهدویت و مبارزه با فرهنگ انتظار پرداخته است. غرب استعمارگر طی یکی دو قرن اخیر همواره جهت سلطه بر سرزمینهای اسلامی، سعی در فرقهسازی و فرسایش نیروهای مسلمین داشته تا با ایجاد اختلاف، زمینههای سلطه بیشتر خود را فراهم آورد که در این رابطه، از نام مهدویت نیز سوء استفاده فراوان کرده است. لذا، بررسی این امر حائز اهمیت بسیاری است.
بیان مسئله
مفهوم آسیب شناسی از علوم زیستی گرفته شده است و هر گونه مطالعه و بررسی علل و عوامل بیماریها و ناهنجاریها و راههای درمان آنها را مد نظر دارد. این مفهوم دارای گستره وسیعی است. [2] در حوزه مباحث علوم اجتماعی و بویژه مهدویت این واژه به معنی بررسی وضعیت انتظار، منجی، انحرافات موجود در این زمینه و یافتن راهکارهایی برای مقابله با آن می باشد. فیلسوفان سیاسی معتقدند هر حکومتی باید بتواند ارمغان آور امنیت، عدالت، اقتصاد سالم، آزادی، حقوق انسانی، بهداشت و امثال آن باشد و انتظار توده مردم و شهروندان از حاکمان در هر جامعه ای ـ چه دینی و چه غیر دینی ـ نیز همین است اما امروزه همه بر این امر توافق دارند که در اوج مدرنیته، ظلم وستم انسانی و تعامل خصمانه در روابط بین الملل وجود دارد و با وجود شکوفایی در تکنولوژی، صنعت و اقتصاد، از میزان ستمهای بین المللی کاسته نشده است و روز به روز به تعداد کشورهایی که در زیر خط فقر هستند، افزوده می شود؛ مردم از اضطراب های حاصل از مرگ، فقر، بیکاری و آینده تاریک و مبهم در رنج هستند و در این راستا انسان مدرن نسبت به انسان سنتی، به جهت مدرن شدن وسایل کشتار جمعی و رشد تکنولوژی، دچار اضطراب بیشتری است.
منصفانه باید گفت که نمی توان از کارکردها، آثار و خدمات علوم تجربی، خردورزی، صنعت و تکنولوژی چشم پوشی نمود و تاثیر آنها را در بهبود زندگی انسان نادیده گرفت اما از طرف دیگر نیز نباید فراموش کرد که تکنولوژی و صنعت علاوه بر جنبه های زیست شناختی، دارای آسیب ها و آثار مخرب و کاستی هایی هم بوده و مشکلاتی را برای انسان مدرن فراهم کرده است. اندیشمندان امروزی با این پارادوکس مواجه هستند که چرا با رشد علوم تجربی و خردگرایی، هنوز مدرنیته و تکنولوژی جهان را به رفاه و عدالت جهانی نرسانده اند و همچنان انسان معاصر در ناآرامی بسر می برد؟در پاسخ به این پرسش، اندیشمندان راهکارهای متفاوتی را مطرح نموده اند:
برخی، فرا مدرنیسم را مطرح کرده و معتقدند که هنوز پروژه مدرنیته تکمیل نشده و به سرانجام نرسیده و با رشد مدرنیته، این مشکلات هم حل خواهد شد.
عده ای دیگر به پسا مدرنیسم روی آورده اند و به مدرنیته نگاه انتقادی کرده و عناصر مدرنیته همچون خردگرایی افراطی، علم گروی افراطی، کارکرد و دیگر عناصر آن را نقد کرده اند و به نوعی به کثرتگرایی معرفتی و فرهنگی، ارزش دادن به خرده فرهنگها، نسبیت اندیشی و... کشیده شده اند.
برخی نیز در پاسخ به مشکلات مدرنیسم، به سوی الهیات نئورئالیسم و آشتی دادن انسان جدید با مفاهیم متافیزیکی از طریق نوعی معنویت و اخلاق زمینی رو آورده اند. به نظر آنان روی آوردن به یوگا، مدیتیشن و دیگر روشهای تمرکز و امثال آن، روش هایی هستند که براساس آن انسانها، می توانند از توهمات ذهنی و روانی آسوده شده و بر مشکلات و اضطرابات ناشی از مدرنیته فائق آیند.
برخی اندیشمندان معاصر در حل تعارض میان مدرنیته با دین و سنت، معتقد به دخل و تصرف در سنت و دین هستند. به نظر ایشان، زندگی مدرن و مبتنی بر تکنولوژی امری اجتناب ناپذیر و غیر قابل حذف است و باید در سنت و دین انعطاف و تحولی ایجاد نمود تا با مدرنیته سازش پیدا کند. به این سبب، برخی از آنان به دینی حداقلی و مبتنی بر عناصر انسانی و اخلاق اجتماعی و متکی بر تفسیر عقلانی از شریعت اکتفاء نموده و از مولفه های دینی، تفسیری زمینی و سکولاریستی ارائه داده اند. (ربانی گلپایگانی، 1379)
اما اسلام برای پاسخگویی به نیازهای بشری، فرهنگ انتظار و مهدی باوری را پیشنهاد نموده است. بر اساس این دیدگاه، وجود مشکلات انسان عصر مدرنیته، گویای این امر است که انسان، بدون هویت وحیانی و الهی نمی تواند بر مشکلات خود چیره و بدون دغدغه به حیات جمعی خویش ادامه دهد و نیاز به اندیشه مهدوی و انسانی آسمانی در عصر مدرن که آنان را از این وضعیت نجات دهد، امری محسوس است. بر اساس منابع روایی و مجموعه احادیثی که در باره عصر ظهور و جامعه مهدوی بیان شده، چنین استنباط می شود که یکی از اهداف و آرمانهای تشکیل حکومت جهانی امام مهدی، جامعه ایی عادلانه، انسانی، دینی و مبتنی بر پایه های مردمی است. جامعه ایی مطلوب و انسانی که در آن همه نیازهای بشری پاسخ مناسبی دریافت کرده اند.
اسلام بر تشکیل حکومت اسلامی تاکید خاصی دارد و حجت الهی را رهبر دینی و سیاسی جامعه و حلقه اتصال بین خدا و انسان می داند؛ اگر جامعه فاقد رهبر باشد همه نعمات، رحمت و عنایت الهی قطع می شود و نیستی و تباهی جهان را فرا می گیرد و انحرافات عقیدتی و عملی متعددی در بعد نظری و عملی در جهان گسترش می یابد. براساس فرهنگ انتظار، توصیه شده است که مومنان برای تعجیل ظهور امام عصر (عج) بکوشند تا جامعه ومحیط زندگی خود را آماده و مهیای ظهور سازند. یکی از جنبه های آماده سازی ظهور مهدوی، ایجاد خواست و نیاز به امام معصوم در جامعه می باشد و اینکه باید فکر و اندیشه نیاز به حکومت و دولت مهدوی در میان توده مردم ترویج شود.
امروزه یکی از مشکلات بارز در کشورهای اسلامی و حتی ایران عدم شناخت صحیح از منجی است. برخی در زمان ظهور، حضرت حجت(عج) را خونریزی مىدانند که با نابودی همه جنایتکاران و گناهکاران مىخواهد جامعه را اصلاح کند؛ یعنی هدایت در زمان ظهور، به معنای نابودى فیزیکى انسانهای بد و گمراه است! در این زمینه باید گفت، اولاً درستی یا نادرستی اینگونه روایات باید بررسی شوند و ثانیاً روایات بسیاری حاکی از این امر است که امام زمان(عج) بر سیره اجدادشان هستند و مانند آنان حکومت مىکنند. بنابراین، همانگونه که جدشان رحمة للعالمین بودند، ایشان نیز رحمة للعالمیناند و ادامه دهنده سیره اخلاقى ایشان هستند. در حکومت آن حضرت، آرمانها و اهداف همه ائمه معصومین به ثمر مىنشیند. البته باید گفت پاکسازی غدههاى سرطانى از پیکره جامعه انسانی با خونریزی فرق اساسى دارد. این امر دلیلی بر عدم شناخت امام و مقام ایشان و همچنین عدم درک عظمت ظهور و پیامدهای مثبت آن می باشد.
از سوی دیگر معنی واقعی واژه انتظار نیز در میان مسلمانان هنوز درک نشده است. برخی مفهوم دست روی دست گذاردن و منظر ماندن را از این واژه برداشت کرده اند(انتظار منفعل) و برخی نیز برای تعجیل در امر ظهوربا استفاده ابزاری و غلط از این حدیث که «یَملَأُ اللهُ بِهِ الاَرضَ عَدلاً و قِسطاً کما مُلِئَت ظُلماً وَ جوُراً»[3] معتقدند که آنقدر باید فساد کرد تا زمینه ظهور فراهم گردد. برخی نیز بر این باورند که با تقوا پیشگی و خود سازی و انجام واجبات و پرهیز از محرمات و بویژه تاکید بر امر به معروف و نهی از منکر باید زمینه ظهور را فراهم نمود و با دعا و عبادت از خدا فرج آقا را خواست.
به دلیل مقبولیت و گستردگی این پدیده در همه اعصار، برخی افراد و یا قدرتهای استکباری برای رسیدن به مقاصد فاسد خود و تحکیم پایه های حکومتشان دست به عوامفریبی زده و ادعای دیدن و ارتباط با حضرت وحتی نیابت ایشان را کرده اند. (محمد بهشتی، 1361 :84)
از آنجایی که اعتقاد به مهدویت به عنوان یک پدیده، شاخصه ای فرهنگی- اجتماعی مطرح است، می تواند در حوزه علوم اجتماعی و بویژه جامعه شناسی بسیار قابل مطالعه و تامل باشد. این مولفه رامی توان از دیدگاه جامعه شناسی با توجه به نظریه مرتن(هدف، وسیله)مورد بررسی قرار داد. در این تحقیق سعی بر آن است تا با استفاده از نظریه مرتن، طبقه بندی از نگرش های موجود نسبت به مفهوم انتظار ارائه گردد و کارکردهای آشکار و پنهان انتظار نیز مورد بررسی قرار گیرد.
در بررسی های انجام شده مشاهده می شود که سه مورد کار تحقیقی با عنوان موضوع مقاله در داخل کشور ارائه شده است. یکی مربوط به آقای محمد رضا خاکشور که در مقاله خود با عنوان " آسیب شناسی سیاسی- اجتماعی فرهنگ انتظار "در سال 1386 به بررسی انتظار منفعل و پیامدهای منفی آن (به انحراف کشیده شدن فردی و تسلط قدرتهای استکباری بر جوامع اسلامی)پرداخته است. تحقیق دیگر مربوط به خانم زهرا حسنلو می باشد که با همین عنوان به بررسی جایگاه منجی در ادیان گوناگون پرداخته و با بیان تاریخچه ای از زندگی حضرت(عج)، شناخت امام را ضروری دانسته اند. آقای شعبان علی رزاقی نیز در تحقیقی با همین عنوان با تبیین مفهوم انتظار و ریشه یابی انحرافات، علت این امر را برداشت های غلط و انحرافی از مقوله انتظار ومهدویت می داند.
به دلیل وجود منجی یان دوروغین در همه اعصار تاریخی و استفاده ابزاری دشمنان اسلام و ایران از فرهنگ انتظار برای نابودی و به انحراف کشیدن جوامع شیعی و مسلمان و همچنین اهمیت مفهوم ذهنی و عینی انتظار و نقش آن در همه ابعاد زندگی انسانی، آسیب شناسی سیاسی- اجتماعی فرهنگ انتظار بسیار ضروری به نظر می رسد.
هدف این تحقیق آسیب شناسی سیاسی- اجتماعی فرهنگ انتظار و ارائه پیشنهاداتی در جهت گسترش مفهوم واقعی انتظار در جامعه و مقابله با انحرفات موجود در این زمینه است. برای بررسی آسیب شناسی انتظار با توجه به نوع و ماهیت موضوع و چارچوب نظری تحقیق، از روش کتابخانه ای و توصیفی استفاده شده است.
واژه شناسی مفهوم انتظار و انواع آن
انتظار از ریشه ( نَظَرَ) به معنی (چشم به راه بودن)، (نوعی امید به آینده داشتن)، ( درنگ در امور)، ( نگهبانی)و(مراقب بودن) می باشد. [4] انتظار یعنی مقاومت در مقابل ظلم، باطل، بردگی و ذلت؛ ایستادگی در برابر هر ناحقی و تلاش برای یافتن عدالت، آزادگی و آزادی. انتظار به معنای فراهم نمودن زمینههای ظهور، ظلم ستیزی به مقدار توان، آمادگی برای ظهور حضرت(عج).
انتظار یعنی تلاش برای خود سازی در بعد فردی و مقابله و جهاد با قدرتهای استکباری و هرگونه منکرات و فساد و هواپرستی در بعد اجتماعی و سیاسی. انتظار، حالتی روانی به همراه درنگ و تأمّل است و از آن دو معنا برداشت شده است:
1)انتظار منفعل:فرد منتظر، دست روی دست میگذارد، و با تحمل وضعیت فعلی به امید آیندة مطلوب، فقط انتظار میکشد. چنین فردی، از حرکتهای اصلاحی جامعه کناره میگیرد و با بیاعتنایی به جریانهای دینی و اجتماعی، هیچ گونه مسئولیت دینی برای قیام را نمیپذیرد ؛ زیرا برقرار ساختن حکومت همهجانبه را وظیفه امام منتظَر(عج) میشمارد.
2)انتظار فعال و سازنده:انتظار مایه حرکت، پویایی، عمل و آمادگی وسیعتر میشود. پیشوایان معصوم با ترسیم تصویری مناسب از انتظار، روی برداشت اول، خط بطلان کشیدهاند. آنان برای اینکه هرگز آن معنا به ذهن مخاطب نرسد، به قسمت مهم و اساسی مفهوم انتظار یعنی عمل، اشاره کردهاند و آن را بزرگترین اعمال معرفی کرده اند. مفهوم انتظار به دلیل ریشه دار بودنش در مبانی اعتقادی و عملی مسلمانان و شیعیان، نقش مهمی در همه ابعاد زندگی آنها دارد.
امروزه ابرقدرتها با به انحراف کشیدن فرهنگ انتظار، زمینه را برای نفوذ و چپاول جوامع اسلامی فراهم کرده اند. هرکجا مردم به باورهای عمیق دینی و قران و حدیث(ثقلین)وفادار مانده اند دست غارتگران و مستکبران را کوتاه کرده اند. منابع تاریخی نیز موید این امر است. یکی از راههای مهاجمان غربی برای لوث کردن و انحراف فرهنگ انتظار بویژه در بین جوانان، ساخت فیلمهایی است که در زمینه منجی در غرب ساخته شده است. ترفند دیگر آنان پیشگوییهایی است که درباره منجی و زمان ظهور بویژه از دهان افرادی نظیر نوستر آداموس[5]، آرماگدون[6] و.... بیان شده است. تاسیس بیش از 50 سایت اصلی و بیش از 150 سایت فرعی در زمینه ظهور و مهدویت به قصد تحریف فرهنگ انتظار و دادن اطلاعات غلط و کذب، روشهای ظریفی است که تاکنون به کار گرفته شده است.
انواع انتظار از دیدگاه شهید مطهری
شهید مطهری انتظار فرج را به دو نوع سازنده و ویرانگر تقسیم میکند و میفرماید:
1. انتظار ویرانگر: قشری از مردم، قیام حضرت را صرفاً ماهیت انفجاری میدانند که فقط از گسترش و اشاعه ظلمها و تبعیضها و فسادها ناشی میشود، آنگاه که صلاح به نقطه صفر برسد، و حق و حقیقت طرفداری نداشته باشد باطل یکهتاز و حاکم باشد، فرد صالحی یافت نشود این انفجار رخ میدهد،... بنابراین هر اصلاحی محکوم است. زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است تا در صحنه اجتماع یک نقطه روشن [وجود دارد]دست غیب ظاهر نمیشود و بالعکس هرگناه و ظلم و حقکشی مقدمه صلاح کلی است. لذا بهترین شکل انتظار ترویج و اشاعه فساد است. این گروه مصلحان و مجاهدان را با نوعی بغض و عداوت مینگرند چون آنها را تأخیراندازان ظهور حضرت میشمارند. این نوع انتظار موجب نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی میشود و نوعی اباحیگری است که به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمیدهد.
2. انتظار سازنده: در این نوع انتظار، ظهور حضرت حلقهای است از حلقه های مبارزه اهل حق و باطل که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود[می باشد]. عدهای از آیات قرآن کریم ریشه این اندیشه است، و در روایات اسلامی به آنها استناد شده است. ( مجتهدی، اسرار موفقیت، ج193:2).
دشمنان اسلام چون فهمیدند سیاست منع تدوین، آنها را به اهدافشان نمیرساند سیاست دیگری تحت عنوان جعل و تحریف را پیش گرفتند و ضربههای مهلکی را بر اسلام وارد کردند. یکی از آسیبهای وارد بر تفکر انتظار، سکوت و پذیرفتن هر گونه سلطه طاغوت بر مقدرات مسلمین است. که بعضی میپندارند که ازدیاد ظلم و ستم طاغوت، به ظهور امام کمک میکند چون تا جامعه از ظلم انباشته نگردد، امام ظهور نمیکنند که این امر برخلاف فرمایش قرآن کریم میباشد.
بعضی دیگر میپندارند که ما هیچگونه وظیفهای در قبال ظلم طاغوت نداریم؛باید منتظر ظهور امام(عج) شد تا امور بدست ایشان سرو سامان یابد. این نیز بر خلاف فرامین الهی میباشد. خداوند میفرماید: «وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَکُونَ فِتْنَةٌ وَیکُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِینَ»؛[7] با آنان بجنگید تا دیگر فتنهاى نباشد، و دین، مخصوص خدا شود. پس اگر دست برداشتند، تجاوز جز بر ستمکاران روا نیست.
گاهی بعضی، ازدیاد منکرات را در جامعه، سبب تعجیل در ظهور میدانند. در صورتی که امر به معروف و نهی از منکر دو فریضه الهی است که سبب مصون ماندن جامعه دینی ما از انحراف میگردد. امام مهدی(عج) خود بزرگترین امرکننده به معروف و نهیکننده از منکر است. جامعه منتظر، نمیتواند بر خلاف رضای امام خود چنین فریضهای را ترک کند. لذا باید آسیبها و انحرافاتی را که احیاناً ممکن است دامنگیر این فرهنگ شود، شناسایی کرده و در زدودن آنها نهایت سعی خویش را بنماییم.
تاریخچه ادعای مهدویت
نهضتهای اجتماعی سیاسی که در جهان اسلام رخ داده است بعضی از آنها جنبه حقطلبی، عدالتخواهی و مبارزه با ظلم و بیداد را داشته که این از حیطه بحث ما خارج است و در حقیقت جریانی حقطلبانه بوده است که به وقوع میپیوست و ربطی به مسئله آسیبهای اجتماعی سیاسی ندارد مثل قیام زید بن علی بن الحسین(ع) که خود ادعایی برای مهدویت نداشت اما پیروانش مختار بن ابن عبیده ثقفی، مهدویت را به محمد بن حنفیه نسبت دادند و مختار را نائب او معرفی کردند. البته اگر به بررسی دیدگاه پیروانشان بپردازیم خود آسیبی در بین آسیبها شناخته میشود که موجب بوجود آمدن فرقه ـ زیدیه، کیسانیه شده است. اما بعد از آن نهضتهایی با نام مهدویت پدید آمده اند که مهمترین آنها عبارتند:
نهضت های محمد نفس زکیه، مهدی عباسی (عباسیان)، عبدالله بن میمون، عبیدالله المهدی (فاطمیون)، حسن شریعی، محمد بن نصیر نمیری، احمد بن هلال عبرتائی، محمد بن علی بن بلال، حسین بن منصور حلاج، محمد بن علی شلمغانی، ابودلف کاتب، محمد بن احمد بغدادی ، محمد بن عبدالله تومرت (موحدون)، شیخ شرفالدین (قیام مردم فارس)، سیدمحمد مشعشع (قیام خوزستان)، محمد مهدی سنوسی، محمد احمد سودانی، (مهدیون سودان، محمد بن احمد بن عبدالله سودانی. غلام احمد قادیانی (قادیانیه، احمدیه)،. سیدعلی شیرازی (بابیت)، میرزا حسینعلی بهاء (بهاییگری)،. مهدی کُرد و محمد بن عبدالله قحطانی (عربستان). [8]
مدعیان مهدویت تا حدود 50 نفر بلکه بیشتر شمرده شده اند اما هریک دارای عوامل و انگیزههای متفاوتی بودهاند: بعضی به انگیزه ریاست طلبی و مقام، بعضی به طمع منافع مالی شیعه، بعضی به تحریک استعمارگران و دسیسههای سیاسی بوده است. اگر بخواهیم به عوامل پذیرش مدعیان از جانب مردم بپردازیم بحث آسیبهای تربیتی و فکری پیش میآید که خود مستقلاً فتح بابی است که فقط فهرستوار از آن میگذریم:. کوته فکری و عدم بصیرت کافی نسبت به دین، انحرافات اخلاقی، انحرافات سیاسی، وارد شدن افراد کم دانش و بیدانش به عرصه مهدویت، مشکلات روحی و روانی، عقده خود کمبینی، توهم و خیالپردازی، هوی و هوس و خواستههای دنیوی و جاه و مقام، سکوت اندیشهورزان و علما، مشکلات سیاسی، اقتصادی در جامعه، عدم معرفت نسبت به جایگاه و شأن امام(ع) و جانشینی ایشان. برای درمان هریک از اینها باید تلاش کرد و با بیدار کردن جامعه و ایجاد فضایی برای اندیشیدن صحیح و بالا بردن فرهنگ مطالعه و تحقیق و معرفی فرصتطلبان و بر ملاء کردن نیات سوء آنها فکر و عقیده مردم را اصلاح نمود.
آسیبهای انتظار و انواع آن
همانطور که مشاهده می شود به دلیل فراهم شدن زمینه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در جامعه اسلامی و عدم آشنایی مردم با مفاهیم دینی و اعتقادی، شرایط برای افرادی سودجو مهیا شدکه مدعیان مهدویت یکی پس از دیگری ظهور کنند و چهره واقعی مهدی موعود را مخدوش و اعتقاد به آن را سست نمایند. از جمله مهمترین آسیبهایی که این جریانات انحرافی برای جوامع اسلامی داشته اند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الف)آسیبهای اجتماعی:
1. انزواطلبی:یکی از واکنشهای مسلمانان در برخورد با مدعیان کاذب مهدویت، انزوا و گوشه نشینی و دوری از اهل باطل و منتظر ظهور صاحبالامر ماندن است تا ایشان خود انقلاب خویش را به دست گرفته و کار را تمام نمایند. به این ترتیب، وظیفه افراد فقط حفظ خود از معصیتهاست تا از هر گونه خطری مصون بمانند. نتیجه این نوع تفکر، بیمسئولیتی در دین و کجاندیشی نسبت به فرهنگ انتظار است.
2. غلوگرایی:گاهی در ادبیات و متن زندگی اجتماعی مسلمین با مسائل و نظراتی روبرو می شویم که رسیدن به مهدویت و نپیوستن به دوران ظهور را در پی دارد، بطوریکه ظهور حضرت مهدی، یک امر محال تلقی شده و حالتی افسانه ای و اسطوره ای به خود می گیرد تا آنجا که عده ای خود را در حد چنین کسانی نمی بینند و معتقدند آنچنان مفهوم انتظار و آمدن مهدی دارای تقدس است که هر کسی قابلیت آنرا ندارد و حضرت یک منجی آسمانی است که دست زمینیان هرگز به آن نخواهد رسید.
3. نداشتن الگوی مناسب:فقدان الگوهای مناسب رفتاری در جامعه و نیز ضعیف بودن تبلیغات رسانهای از الگوهای برتر موجود از یک سو و عدم آگاهی از سیمای منتظران واقعی به دلیل هجوم تبلیغات فرهنگ لیبرالیستی و نگرش سکولاریستی از سوی دیگر زمینه را برای حمله به مبانی فکری جامعه فراهم کرده است. به طوری که امکان وجود یک منتظر واقعی در این دوران، بعید به نظر می رسد.
4. ارتباط غیر منطقی بین سنت و مدرنیته:گاهی برخی از منتظران با دیدن علوم و فنون و تکنولوژی غربی، می خواهند که بین سنت و تمدن غربی، پیوند و رابطه ایجاد نمایند و بدلیل بی اطلاعی از ماهیت تمدن غربی، امیدوار به همسو شدن و سازش میان غرب و اسلام هستند. این افراد با سکولاریزه کردن سنّتهای مذهبی، موجب تقدسزدایی از بسیاری از سنّتها – نظیر سست شدن ماهیت و مفهوم انتظار در جامعه- شده اند.
5. گسترش انحرافات اقتصادی – اجتماعی در جامعه:به دلیل عدم آشنایی پیروان با سیره اقتصادی- اجتماعی حضرت مهدی(عج)، انواع و اقسام انحرافات و مشکلات اقتصادی- اجتماعی جامعه را تهدید می کند که می تواند به عنوان یک کارکرد منفی و آسیب دینی و اجتماعی، فرهنگ مهدویت و انتظار را هم دچار خدشه نماید که از آن میان می توان به امور اخلاقی منفی اقتصادی چون ارتشا، اختلاس، رباخواری و کلاهبرداری های اقتصادی اشاره نمود.
ب)آسیبهای فرهنگی:
1. کثرتگرایی: متاسفانه، یکی از مولفه های مهم زندگی مسلمانان معاصرکه از تئوری های فرعی تاثیرپذیرفته اند، مسئله تکثرگرایی است که مسلمان امروزی را دچار تعددگرایی، شک و تردید و بی اعتقادی به ارزشهای پذیرفته شده، نموده است. عدم شناخت دقیق مردم از مهدویت و انتظار باعث شده است که آنها به مبادی متعدد و نگرش های متکثر روی آورند و نحله و فرقه و مذاهب کثیره را در این زمان باب نمایند که از مصادیق بارز آن می توان به سیاست فرقه سازی، دراویش گرایی و عرفان های کاذب اشاره نمود.
2. تساهل گرایی:از دیگر آسیب های فرهنگی، مسئله سهل انگاری در انجام وظایف دینی و مسامحه در تکالیف شرعی است. متاسفانه یکی از رفتارهای فرهنگی ناپسند که نظام اسلامی را تهدید می نماید و موضوع مقدس انتظار را مخدوش می کند، تساهل و تسامح دینی است که با این سیاست، اصالت جامعه اسلامی تضعیف شده و تبعا" مسئله انتظار و مهدویت هم تحت شعاع این نگرش منفی قرار می گیرد.
3بدعت گرایی:قدرت رسانه ای نظام های غربی مبنی بر اصالت ارزش های مادی و لذایذ فردی باعث شده است که در اینگونه موارد، مردم به دنبال توجیهات دینی رفتارشان می گردند و برای اینکه دلیلی برای رفتارشان از نظر دینی داشته باشند، ناچار به ایجاد بدعت و ارزشهای کاذب شده اند.
4. دلزدگی و تردید ناشی از غفلت و طولانی شدن انتظار :عدم وجود امام عصر(عج) که در واقع مردم مسبب واقعی آن هستند[9] و طولانی شدن زمان انتظار سبب شده است که مردم حتی وجود حضرت و امر ظهور را انکار کنند. در بعضی روایات به کسانی که مداومت در امر ظهور و اعتقاد به منجی دارند، اینگونه تعبیر شده است که اینان مانند کسانی هستند که آتش در کف دست خود دارند.
5. القای تفکر مهدویت به عنوان یک عقیده تحجرگرایی:در سالهای اخیر در پی رشد مباحث منجیگری در میان مردم بالاخص مسلمانان، دشمنان اسلام، تزهایی از جمله(پایان تاریخ)[10]را به خاطر انحراف افکار عمومی مطرح میکنند تا این مباحث را از روی غرض ورزی وناآگاهی نوعی تحجرگرایی معرفی نمایند. یکی از کارکردهای منفی این امر زدودن امید اجتماعی در جامعه است. تضعیف امید که بزرگترین عامل برای رسیدن به اهداف مهدویت است از طریق مطرح کردن و بسط نظریه هایی مانند نظریه (پایان تاریخ)و (برخورد تمدنها)صورت می گیرد. اگر امید اجتماعی از ملتی سلب گردد تمام تلاش آنها به یأس مبدل خواهد شد.
6. عام نگری در مهدویت: القاء تفکر (مهدی نوعی) در جامعه به دلیل عدم شناخت واقعی مهدویت، سبب لوث شدن فرهنگ انتظار در جامعه می شود. عام نگری به این معنی که مهدی شخص نامعینی است که در زمان معین زاییده خواهد شد و قیام خواهد نمود و آن مفهومی کلی یا عامی است که بیش از یک مصداق می تواند داشته باشد؛ در حالی که حضرت مهدی(عج) شخصی مشخص است با اصل و نسب معین که زاده شده و حیّ و حاضر در میان مردم زندگی مینماید و گاهی امدادگر مشکلات مردم نیز میباشد.
7. تعجیل گرایی:تعجیل در امر ظهور که به از دست دادن صبر و تحمل میانجامد و باعث میشود که شخص از افراد ملحد و مدعیان دروغگوی مهدویت تبعیت نمایند. عجله موجب دلسردی و یأس در ظهور و انکار وجود امام، ایجاد شک و تردید و یا اعتراض به قضاء و قدر الهی و گاهی نیز موجب دلسردی از روایات معتبر ائمه و رد اخبار فرج و یا تأویل اخبار ائمه طبق خواستهای نفسانی می شود.
ج)آسیبهای سیاسی:
1. نابودی اتحاد و انسجام اجتماعی و دینی:آنچه که دشمن را واداشته است تا بر این اعتقاد ناب شیعی دست بگذارد و سرمایهگذاری اساسی برای به انحراف کشیدن مهدویت و فرقهسازی در دل جامعه شیعی نماید، این است که با ایجاد تفرقه و به هم زدن اتحاد و یکدلی سلطه خود را بر ممالک اسلامی گسترش دهد و به چاپیدن سرمایههای آنان بپردازد. اینان از یک طرف جدایی دین از سیاست[11] را تبلیغ می کنند و از طرف دیگر در وادی سیاست و حکومت، افرادی را وا میدارند تا با استفاده از واژه مقدس مهدویت اقدام به فرقهسازی نمایند. نتیجه این امر، ایجاد تفرقه و برهم خوردن اتحاد و یکدلی در میان مسلمانان است.
2. انحصارگرایی: اعتقاد به حکومت عدل الهی حضرت مهدی(عج) و طرد و انکار هر نوع حکومتی قبل از ظهور، سبب نوع انحصارگرایی در بعد سیاسی میگردد و در نتیجه هیچگونه تلاشی جهت اصلاح امور و تشکیل حکومت عادلانه و اجرای احکام الهی صورت نمی گیرد. چنین ایدهای انسان را به گوشهنشینی و انزواطلبی میکشاند و یا به تمکین هرگونه حکومت طاغوتی و ستمکار منجر میشود.
3. فقر یا عدم بینش ولایت نگری:ارتباط بین زندگی اجتماعی مسلمین و حضور حضرت در میان آنها همواره باید یک اصل باشد. در حدیثی از معصوم داریم که حضرت به خورشید زیر ابر[12] تشبیه شده اند که همانطور که مردم از نور و گرمای آن می توانند استفاده کنند، از هدایت و حمایت و لطف وجود مبارک امام بهره مند می گردند. امام (عج) در حدیثی فرموده اند که ما هیچگاه شیعیان خود رافراموش نمی کنیم و همواره آنها را مورد حمایت خویش قرار می دهیم[13]. متاسفانه با اینکه مسلمانان از طریق قران و احادیث می دانند که حضرت از اعمال ایشان آگاهند و هر شب قدر نامه اعمال آنها به امام عصر عرضه می شود، امام را ناظر و حاضر اعمال خود نمی دانند.
4. قشریگری در انتظار: منظور، توقف در ظواهر متون دینی و در فهم شریعت در مقام عمل است. نتیجه این امر، فراهم شدن زمینه های بدعت گذاری در جامعه و گرفتار شدن مردم به بدفهمی است. بر اساس روایات معصومین(ع)، در زمان ظهور برخی میپندارند که حضرت دین جدید آورده است. [14] تفسیر به رای کردن آیات قرآنی به خاطر امیال نفسانی و رسیدن به بهره دنیا، و سطحی نگری در تعالیم دینی، آسیب جدی به تفکر مهدویت وارد میسازند.
5. مبارزه با ظالم به جای ستیز با ظلم:فرد منتظر برای مهیا شدن جهت ظهور به جای مبارزه با ظلم، با ظالم می ستیزد و به جای قطع ریشههای ظلم و فساد، با افراد ستمگر مبارزه می نماید. در اینصورت ظالمی از بین میرود و ستمگری دیگر به جایش مستقر میگردد پس باید ریشههای ظلم و فساد را خشکاند تا افراد صالح سرکار بیایند.
تحلیل کارکردی انتظار بر اساس نظریه مرتن از نظریه کارکردگرایی مرتن با رویکرد جامعه شناختی می توان برای درک بهتر وضعیت موجود عصر انتظار استفاده نمود. بر این اساس، می توان دریافت که پدیده انتظار به عنوان یک واقعیت اجتماعی دارای کارکردهای آشکار و پنهان است. در این دیدگاه کارکردها، عملکردهایی هستند که تطبیق یا سازگاری یک نظام اجتماعی را امکان پذیر می سازند. در این مفهوم، سه عنصر وظیفه، نقش و کار نهفته است[15]. کارکرد آشکار، آنهایی است که با قصد قبلی صورت می گیرد در حالی که کارکرد پنهان، بدون قصد قبلی انجام می شود.
کارکرد آشکار را می توان براحتی مشاهده کرد اما کارکرد پنهان دارای آثار غیر منتظره و غیر قابل مشاهده است زیرا هدفی را غیر از آنچه که برای آن عملکرد در نظر گرفته شده، دنبال می کند[16]. بر اساس نظر مرتن، در رابطه با انتظار و اعتقاد به منجی دوگروه عمده وجود دارند:بهنجارها و کجروها. بهنجارها بر عکس کجروها با پذیرش ارزشها و هنجارهای اسلامی، با آنها همنوا شده اند. بر اساس نظریه جامعه شناختی مرتن – معروف به تئوری هدف و وسیله- پدیده انتظار را به عنوان یک مولفه فرهنگی اجتماعی می توان بررسی کرد.
همانطوریکه می دانیم نظام اجتماعی مسلمانان از ابتدای ظهور اسلام همواره به نوعی با مسئله انتظار و مهدویت روبرو شده بود و مسلمانان و بویژه شیعیان بر اساس سخن معصومین (ع) و مستندات آیات قرآنی با این امر آشنا بودند و این اعتقاد همواره مومنان را وا داشته تا شرایط ظهور را هم در بعد فردی - از طریق خودسازی و کسب شناخت مفاهیم و احکام دینی- و هم در بعد اجتماعی- از طریق امر به معروف و نهی از منکر- فراهم آورند که در حقیقت می توان آنها را از کارکردهای آشکار مسئله انتظار تلقی نمود.
اما در این میان افراد و گروههایی نیز بوده اند که با این اهداف و وسابل دینی و الهی همسو نبوده اند. بر اساس تیپولوژی گروههای اجتماعی در عمل به هنجارهای اجتماعی مرتن، فقط مومنان و شیعیان واقعی که همسو با ثقلین حرکت کرده و هرگز از آنها جدا نشده اند، دارای کارکردهای آشکار و مثبت انتظار هستند. در این تئوری و تحلیل جامعه شناختی برخی مسئله منجی و مهدویت را به عنوان هدف زندگی اجتماعی پذیرفته اند اما در بعد انتظار، مطابق دستورات الهی و هتجارهای دینی و عرفی عمل نکرده اند و برخی منتظران منفعل بوده اند ؛ برخی سکوت در برابر ظلم و ظالمان را برگزیده اند و برخی دامن زدن به فساد و ظلم را برای تعجیل در امر ظهور حضرت انتخاب نموده اند. در این میان، برخی نیز ادعای مهدویت کرده اند.
(نوآوران) پیامدهای منفی این امور، در واقع جزو کارکردهای پنهان انتظار می باشد که قبلا به آنها اشاره شده است. در نتیجه، با توجه به منابع تاریخی و اوضاع اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جوامع اسلامی و با توجه به نوع نگرش و برخورد با مسئله انتظار می توان چهار گروه اجتماعی و سیاسی را شناسایی نمود. این گروهها به دلایل مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و همچنین عدم آشنایی با منابع دینی و مذهبی(ثقلین)از تربیت اسلامی مناسبی برخوردار نبوده اند. عدم خودسازی و پیروی از هواهای نفسانی سبب گردیده است که یا مانند مقدس مابان، برداشت سطحی از مفاهیم دینی و مذهبی داشته ویا به جای مقابله با ظلم و فساد سکوت اختیار کنند.
برخی از این افراد (مناسک گرایان و نوآوران)به دلیل سو برداشت از پدیده انتظار، برای تعجیل در امر ظهور، در گسترش فساد با حکومتهای جائر همنوا شده اند. واگرایان، افرادی هستند که نه وجود منجی را پذیرفته اند ونه امیدی به بهبودی شرایط جامعه و رشد و شکوفایی آن دارند. لذا در جامعه اسلامی منزوی شده و آینده بشریت را تاریک می بینند و به همین دلیل از هر گونه تلاشی دست برداشته اند. در قرون گذشته، رواج اندیشه هایی چون مرجئه، اشاعره و جبرگرایی در این امر بی تاثیر نبود اما امروزه اندیشه هایی چون نظریه هانتینگتون که پایان تاریخ را بر اساس نظریه "برخورد تمدنها"[17] برای مسلمین تاریک می بینند، به این امر دامن زده است. شورشیان در واقع اعتقاد به منجی و فرهنگ انتظار را که در فرهنگ دینی ما پذیرفته شده است، قبول ندارند اما هدف و وسیله دیگری جایگزین آن کرده اند.
آنان برای رسیدن به مقاصد خود و کسب پایگاهی مردمی دست به عوامفریبی زده اند و ادعای مهدویت کرده اند. حمایت قدرتهای استکباری نیز در اغلب اوقات قابل مشاهده است. باید با این منجی یان دروغین مقابله کرد و آنان را به جامعه اسلامی شناساند. همینطور که مشاهده می شود مدعیان مهدویت اغلب از گروه مناسک گرایان هستند ویا از گروه شورشیان. لذا نحوه برخورد و مقابله با آنان نیز باید متفاوت باشد. با وجود اینکه هردو برای جامعه اسلامی خطرناک هستند اما چنین به نظر می رسد که خطر شورشیان که در زیر پا گذاشتن حریم دین وبدعت گذاری، هیچ حد و مرزی را نمی شناسند بیشتر باشد. لذا شدت عمل و نحوه مقابله با آنان نیز باید با ظرافت و ریزبینی یشتری همراه گردد. در جدول ذیل گروههای اجتماعی سیاسی مرتن در زمینه رفتار به هنجارهای پذیرفته شده جامعه در رابطه با پدیده انتظار، معرفی شده اند:
انواع گروه ها
هدف
(منجی گرایی)
وسیله
(فرهنگ انتظار)
مصادیق
نوع کارکرد
راه مقابله
الف)گروههای بهنجار
(همنوایان)
مومنان و شیعیان واقعی و مخلص
آشکار
_
ب)گروههای نابهنجار
(منحرفان)
1-2)
منا سک گرایان
مسلمانان مقدس ماب و منتظرین غیر مصلح و
مدعیان مهدویت
پنهان
تربیت دینی، افزایش شناخت و مقابله و رسواسازی
2-2)
نوآوران
مسلمانانی که راه سکوت در برابر ظالمان؛گسترش فساد و جنگ طلبی را در عصر ظهور برگزیده اند.
پنهان
تربیت دینی، افزایش شناخت و مقابله
3-2)
واگرایان
منکران مهدویت و مسلمانان منزوی و نا امید به آینده اسلام و جهان
پنهان
تربیت دینی، افزایش شناخت
4-2)
شورشیان
مدعیان مهدویت
پنهان
مقابله و رسواسازی آنان
نتیجه گیری و پیشنهادات
انتظار یکی از مهمترین و پرارزشترین وظایف و تکالیف شیعه در عصر غیبت موعود جهان است و بررسی کارکردهای آشکار و پنهان آن به دلیل اثرات عمیقی که در زندگی فردی و اجتماعی بشر دارد، از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از مهمترین آسیب های فرهنگ انتظار، بی توجهی به وظایفی است که مسلمانان و بویژه شیعیان در عصر غیبت بر عهده دارند. همانطور که گفته شد ریشه بسیاری از آسیب های انتظار در عدم تربیت اسلامی و رعایت حدود و احکام الهی است. لذا برای جلوگیری از انحرافات مطرح شده، باید زمینه های خودسازی و آشنایی با فرهنگ اصل اسلامی را که برخاسته از قران و ائمه معصومین (ع)است، در جامعه فراهم نمود. یکی از انحرافات مهم در زمینه انتظار، ظهور مدعیان مهدویت است.
بی اطلاعی عامه مردم از مفاهیم دینی، زودباوری و ساده لوحی مسلمانان و همچنین اعتقاد به مهدی باوری از یک سو و حمایت قدرت های استکباری از جریانات انحرافی مهدویت از سوی دیگر، به پذیرش اینگونه انحرافات دامن زده است. لذا شناسایی و مقابله با این جریانات بسیار مهم و ضروری است. سکوت در برابر ظلم و ستم افراد یا حکومتهای جائر و بدتر از آن کمک و همنوایی با آنان برای گسترش فساد با نیت فراهم شدن شرایط ظهور !عواقب وخیمی برای جهان اسلام داشته است. برای مقابله با اینگونه آسیبهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی می توان:
-شناساندن سیمای واقعی امام و ویژگیهای فرهنگ انتظار به مردم ؛
-بالا بردن و تقویت تقوا و بصیرت دینی مردم با رویکرد تعلیم و تربیت دینی و اسلامی ؛
-تفهیم لزوم و ضرورت تاسیس و حفظ حکومت اسلامی و دینی در جامعه به مردم به خصوص در عصر حاضر ؛
-مطرح کردن و باز نمودن مباحث ولایت فقیه برای آحاد جامعه و رفع شبهه از آن ؛
-آشکارسازی نقش و اهداف سیاست های استکباری در ترویج مهدویت های کاذب در جامعه ؛
- مورد توجه قرار دادن شرایط زمانی و مکانی عصر غیبت از نظر مقتضیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه و شناسایی نیازهای آن ؛
-زیر نظر داشتن و شناسایی نقشه های احتمالی دشمنان اسلام و مسلمین در زمینه فرهنگ انتظار و مقابله مناسب با آنها ؛
- به حداقل رسانیدن امکان پیدایش انحرافات در همه زمینه ها و به ویژه در حوزه فرهنگ انتظار با اجرای همه جانبه احکام و حدود الهی؛
-اصلاح نگرش ها وبینش های انحرافی نسبت به حضرت(عج) و عصر ظهور ؛
و بالاخره محو زمینه های ظهور مدعیان کاذب مهدویت در جامعه اسلامی.
فهرست منابع و ماخذ
1. قرآن کریم، ترجمه فولادوند، دارالقرآن کریم دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی، قم، 1384
2. بهشتی، محمّد، ادیان و مهدویت یا بررسی شخصیت جهانی مهدی موعود، بیجا، بینا، 1361.
3. توسلی، غلام عباس، نظریه های جامعه شناسی، انتشارات سمت، تهران، 1380.
4. جمعی از سخنرانان، گفتمان مهدویت، جلد1و2، قم، موسسه فرهنگی انتظار نور، 1380.
5. جمعی از سخنرانان، گفتمان مهدویت، جلد5، قم، موسسه فرهنگی انتظار نور، 1385.
6. جمعی از نویسندگان، پیشگوییهای آخرالزمان، موسسه فرهنگی موعود عصر، تهران، 1382.
7. حکیمی، محمّدرضا، عصر زندگی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم 1380.
8. حکیمی، محمّدرضا، خورشید مغرب، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران 1379.
9. خادمی شیرازی، محمد، یاد مهدی، موسسه نشر وتبلیغ، تهران 1365.
10. ربانی گلپایگانی، علی، ریشه ها و نشانه های سکولاریسم، تهران، کانون اندیشه جوان، 1379.
11. رجالی تهرانی، علیرضا، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (عج)، انتشارات نبوغ، قم، 1383.
12. ریتزر، جرج، نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، انتشارات علمی، تهران، 1374.
13. ساروخانی، باقر، دائره المعارف علوم اجتماعی، جلد 2، انتشارات کیهان، تهران، 1375
14. شیخ حر عاملی، اثبات الهداه، جلد7.
15. شفیعی سروستانی، اسماعیل، استراتژی انتظار، نشر موعود عصر(عج)، تهران، 1383.
16. صابری، محمّد جعفر، اندیشه مهدویت و آسیبها، مجله تخصصی انتظار موعود، شماره پانزدهم.
17. صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، تهران، مکتبه الصدر، بی تا.
18. صبحی صالح، ترجمه نهجالبلاغه، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمومنین(ع).
19. صدر، سیدرضا، راه مهدی(عج)، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم 1378
20. کورانی، علی، عصر ظهور، مترجم عباس جلالی، شرکت چاپ و نشر بینالملل، 1381.
21. فوکویاما، فرانسیس، پایان نظم، ترجمه غلام عباس توسلس، تهران، جهان امروز، 1379.
22. مجتهدی، سید مرتضی، اسرار موفقیت، جلد2، 1373.
23. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، تهران، بی تا.
24. مطهری، مرتضی، قیام و انقلاب مهدی از دیدگاه فلسفه و تاریخ، نشر اسلامی، قم 1373.
25. هانتینگتون و منتقدانش، نظریه برخورد تمدنها، ترجمه مجتبی امیری وحید، مرکز چاپ و انتشار وزارت امور خارجه، تهران، 1386.
پی نوشت ها:
[1] -انبیا، 105
[2]- ساروخانی، دایره المعارف علوم اجتماعی، ج2، ص571
[3] -صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص247
[4] -رجالی تهرانی، یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(عج)، ص240
[5] -پیشگویی های آخرالزمان، ص71
[6] - پیشگویی های آخرالزمان، ص63
[7] -انفال:39
[8] -رجالی تهرانی، همان، صص39-31
[9] -خادمی شیرازی، همان، ص273
[10] -فوکویاما، پایان نظم، 1379
[11] -ربانی گلپایگانی، همان
[12] -رجالی تهرانی، همان، ص92
[13] -مجلسی، بحارالانوار، ج53، ص177
[14] - شیخ حر عاملی، اثبات الهداه، ج7، ص83
[15] -جرج ریتزر، نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر، ص144
[16] -غلام عباس توسلی، نظریه های جامعه شناسی، ص222
[17] -هانتینگتون، برخورد تمدنها، 1383